۰۳ دی ۱۳۸۹

درباره مهار بیابان زایی
امروز بعد از مدتها خواستم سری بزنم به وبلاگ محمد درویش- مهار بیابان زدایی- در گوگل جستجو کردم و روی یکی از لینکها کلیک کردم و صفحه فیلترینگ آمد. تعجب کردم و لینکهای دیگر را امتحان کردم و خوشبختانه ارتباط برقرار شد. در آخرین مطلبی که سه روز پیش او روی وبلاگ گذاشته دو مورد هست. یکی درباره فیلتر شدن وبلاگ که با توجه به آنچه شرح دادم احتمالا مشکلی بوده که-اگرچه نه به طور کامل،ولی بهرحال- رفع شده است،البته هنوز تعداد زیادی از تصاویر فیلتر است که این مورد تازه ای نیست و در بسیاری از سایتها و وبلاگها از جمله همین توسعه پایدار هم مدتهاست اتفاق افتاده است. بهرحال از دیدن دوباره این وبلاگ در دنیای مجازی خوشحالم. اما مطلب دیگری که درویش روی وبلاگش گذاشته درباره یکی از ابیات معروف فردوسی است:
دریغ است ایران که ویران شود - - - کنام پلنگان و شیران شود
و بعد از فردوسی از برای این دیدگاهش به این ثروتهای بزرگ طبیعت گله کرده است. اعتراف می کنم که من هم گاهی به دلیل تعصب زیست محیطی هنگام مرور این بیت در ذهنم احساس خوبی نداشته ام، ولی آشکار است که منظور این حکیم فرزانه،نه شیر و پلنگ که انسانهای درنده خو و خالی از صفات انسانی است.محمد درویش نوشته "فردوسی بزرگ اشتباه کرده است" که به نظر من این اظهار نظر شتابزده و بی پروایی است در مورد کسی که واژه حکیم با نام او تجسم می یابد. من فردوسی شناس نیستم و مطالعه اندکی درباره او دارم. اما در مورد جایگاه بلند طبیعت نزد فردوسی شک ندارم و این را می توان با نگاهی به شاهنامه و یا مرور بعضی مقالات نوشته شده در این باره دریافت. برای امتحان سری به سایت
گنجور زدم و شیر و پلنگ را جستجو کردم. چون در حوصله این نوشتار -و البته درتخصص من هم - نیست از ذکر یافته ها خودداری می کنم و به علاقه مندان توصیه می کنم خودشان این جستجو را انجام دهند و نتایج را ببینند. به طور خلاصه می توان گفت شاعری که بسیاری از قهرمانان محبوبش را به شیر و پلنگ تشبیه و یا با آنها مقایسه می کند،نمی تواند نظر بدی نسبت به این جانوران داشته باشد و داوری درباره دیدگاههای شاعران بدون توجه به صنایع ادبی امکان پذیر نیست. وانگهی حتی اگر نظر فردوسی خلاف این هم باشد-که نیست!- درنظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی از دیگر الزامات نقد ادبی است و در زمان فردوسی بحرانی به نام محیط زیست وجود نداشته است.
در پایان،ضمن آرزوی موفقیت برای وهمه نویسندگان و کوشندگان جولانگاه محیط زیست ایران از جمله محمد درویش، به او که گفته دلش را شکسته اند می گویم شکستن دل کسانی که از خواسته هایی فراتر از خود دارند رسم است در این کشور-همچنان که سلطان محمود دل فردوسی را شکست- پس دل قوی دار و همت بلند و سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور!

۱۸ آذر ۱۳۸۹

ذوب آهن اصفهان که با راهی کردن تیم فوتبال به مسابقات جام آسیا،دکان تبلیغاتی پررونقی برای خود دست و پا کرده اینگونه سلامتی مردم را به بازی گرفته است(تصویر زیر)و البته این تنها یکی از کرامات این صنعت بی مسئولیت فرسوده و آلاینده است.




۱۰ آذر ۱۳۸۹

عیـــد آلودگی مبـــــارک! این متن پیامک ظریف و پرمعنایی بود که امروز صبح درحالی که به دلیل آلودگی شدید هوا تعطیل و خانه نشین شده بودم دریافت کردم.

۰۹ آذر ۱۳۸۹

آلودگی هوا
رسیدن میزان آلودگی هوا به سطح اضطرار باعث سه روز تعطیلی اصفهان و بعضی از شهرهای اطراف آن شد. درمورد توسعه بی رویه و تجمع صنایع اطراف اصفهان و نقش آن در آلودگی زیاد گفته شده اما نکته جالب و نسبتا تازه استقبال از انتقال وزارتخانه ها به شهر اصفهان است. بنابراین همزمان شاهد انتشاردو خبر در خبرگزاریها هستیم.اول:
تعطیلی سه روزه اصفهان به دلیل آلودگی از قول استاندار و دوم: پیشتازی اصفهان در پذیرش کارمندان انتقالی از تهران ازقول معاون استاندار. بنابراین می شود فهمید که با ادامه این روند نه تنها خبری از کاهش آلودگی هوا نخواهد بود که وضعیت بدتر هم خواهد شد.اما واقعا به کجا می شود گریخت؟!

۱۱ مهر ۱۳۸۹

درباره زاینده رود در این وبلاگ زیاد نوشته ام و حالا هم نمی خواهم چیز جدیدی اضافه کنم. فقط 2 نکته را می گویم .نخست؛ 18 مهر روززاینده رود نزدیک می شود و دوم؛ با توجه به روند سفیهانه توسعه در حوضه این رود و حتی در حوضه های مجاور،چشم انداز آینده وضعیت این رودخانه امیدوار کننده نیست. برای دیدن مطالب قبلی درباره زاینده رود می توانید "زاینده رود" را در جعبه جستجوی بالای صفحه وبلاگ وارد کنید.

۱۶ شهریور ۱۳۸۹

وحشیگری پیشرفته
" زنی که 181 بال مرغ را در 12 دقیقه خورد".این عنوان آخرین گلچین ویدیویی است که امروز در صفحه اصلی یاهو گذاشته شده بود. گهگاه شاهد بعضی از این گزارشهای تصویری در شبکه های تلویزیونی یا اینترنت هستیم. به نظر من مسابقات پرخوری و تبلیغ آن، تبلیغ وحشیگری است. وحشیگری در حق حیواناتی که کشته و خورده می شوند،وحشیگری در حق آنهایی که دچار سوتغذیه شده اند،وحشیگری در حق خود کسی که مسابقه پرخوری می دهد و وحشیگری در حق محیط زیستی که برای تامین خوراک معمولی نزدیک به 7میلیارد انسان ساکن زمین هم مشکل جدی دارد،چه برسد به خوردنهای سادیستی بعضی انسانها. البته،نکته ظریف این است که مسابقات لاغری هم توسط همین رسانه ها برگزار و پخش می شود.
لازم است در دنیا کارزارهایی برای پایان دادن به برگزاری مسابقات پرخوری و تبلیغ آن در رسانه ها برپا شود،همانگونه که دو سالی است درمخالفت با نمایشهای گاوبازی این کار انجام شده است. افراد و سازمانهای فعال در زمینه های سلامت، دفاع از حقوق حیوانات و حمایت از محیط زیست می توانند موتورهای اصلی این کارزار باشند.

۰۲ شهریور ۱۳۸۹

سوراخ دعا
البته خیلی بد است کشوری سوراخ دعا را گم کند. پاکستان هم انرژی هسته ای دارد و هم سلاح هسته ای ولی در مقابل یک سیل درمانده و ناتوان است. این ناتوانی به حدی است که بعد از سیل از هندوستان - یعنی کشوری که با آن وارد یک مسابقه هسته ای شده- کمک می پذیرد. باید پذیرفت که در جهانی کاملا به هم پیوسته و مرتبط زندگی می کنیم که تهدیدها و فرصتهای مشترکی دارد. هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی الویت روز حفظ سلامت و یکپارچگی محیط زیست است . بدون آن مخاطرات روزافزون و بزرگ طبیعی و عواقب اجتماعی و اقتصادی اش آسایش را از همه سلب خواهد کرد.

۲۷ مرداد ۱۳۸۹

کیسه های پلاستیکی
در یک سایت زیست محیطی خواندم که آمریکایی ها هرسال حدود 100میلیـارد کیسه پلاستیکی را دور می اندازند و تنها یک تا سه درصد از این مقدار بازیافت می شود. در ایران،در این مورد هم مثل دیگر زمینه ها آماری نیست یا من سراغ ندارم ولی با توجه به رتبه اول ما در بسیاری از زمینه های مصرف بی رویه و باتوجه به شواهد پلاستیک زدگی جامعه ما که در شهر و روستا و طبیعت به چشم می خورد،حدس زدن وضعیت دشوارنیست.
با مصرف پلاستیک محیط زیست را برای سالهای طولانی می آلاییم و با تولید آن منابع بیشتری از انرژی فسیلی را تهی می کنیم و گازهای گلخانه ای بیشتری را به جو وارد می کنیم.

۲۴ مرداد ۱۳۸۹

وحشت از بیداری غول
در روسیه متخصصان نگرانند که در اثر آتش سوزیهای جنگل مواد رادیواکتیوی که پس از انفجار چرنوبیل در محیط فرونشست کرده اند، دوباره به محیط آزاد شوند و کابوس آلودگی هسته ای را زنده کنند. آلاینده های رادیواکتیو غولی هستند که درون چراغ جادو به خواب می روند اما هر لحظه ممکن است بیدار شوند و برعکس غول چراغ قصه ها اصلا فرمانبردار نیستند.

۱۸ مرداد ۱۳۸۹

سیل در پاکستان، سیل در کشمیر هند،سیل در چین، گرما و آتش سوزی جنگل در روسیه،سیل در آلمان و لهستان و چک و همه اینها در روزهای اخیر.
ایمان بیاوریم به آغاز فصل" گــرم".

۱۳ مرداد ۱۳۸۹

افشاگری
اخیرا جنجالی به راه افتاد با بازیگری ویکی لیکز. داستان عبارت بود از افشای اطلاعات جنگی آمریکا در افغانستان و عملیاتی که باعث کشته شدن تعدادی از شهروندان بیگناه افغانی شده است. در پاکستان،کشور همسایه افغانستان و ما، سیل کم سابقه تاکنون جان بیش از 1500 نفر را گرفته است و سه میلیون سیل زده به جا گذاشته است. اما در اینگونه مواقع "ویکی لیکز" ها نیستند تا افشاگری کنند. افشای چه؟افشای روندهای شکست خورده توافق بر سر کاهش گازهای گلخانه ای و کوتاهی دولتها و لابی های پشت-ویاجلو- پرده. اخبار درجریان در جهان و تمرکز رسانه ها روی موضوعات مختلف نشان می دهد که رسانه هاهنوز نمی خواهند یا نمی توانند اساسی ترین مشکلات و تهدیدهای جهان را ببینند و یا به رسمیت بشناسند. کشته شدن افراد بیگناه بد است و جنایت،اما 3 میلیون سیل زده و 1500 کشته هم نباید گناهکار بوده باشند-حداقل از آن نوع گناه های قضایی که موضوع بحثهای حقوقی است. اگر این را به تعداد زیاد قربانیان حوادث اقلیمی مشابه و همچنین تعداد بی شمار موجودات زنده قربانی گرم شدن زمین اضافه کینم خو اهیم دید که بزرگترین جنایت بشری نادیده گرفته شده به این دلیل که اگرچه این جنایت متهمان ردیف اولی دارد اما درواقع یک جنایت جمعی است که تقریبا همه در آن سهمیم هستیم.

۰۹ مرداد ۱۳۸۹

پیامی از خلیج مکزیک
در بحثهای حفاظت محیط زیست فن سالاران همواره بر راههای تکنولوژیکی مقابله با مشکلات و بحرانهای زیست محیطی تاکید کرده اند و از این امکان به عنوان ابزاری برای غلبه بر طرفداران محیط زیست و دستاویزی برای پیشبردن طرحهای اقتصادی خود سود جسته اند. اما در فاجعه نفتی خلیج مکزیک شاهد خلاف این موضوع بودیم. یکی از قدیمیترین و بزرگترین شرکتهای نفتی جهان یعنی BP در محدوده مرزهای بزرگترین قدرت اقتصادی و تکنولوژیکی دنیا یعنی ایالات متحد آمریکا دچار یک بحران فنی شد و دفع این بحران برخلاف انتظار موجود بیش از سه ماه به درازا کشید و موجب تخلیه 2تا4 میلیون بشکه نفت خام به محیط شد. سهام BP افت زیادی کرد و دولتمردان آمریکا هم دچار بحران شدند.
حالا این پرسش پیش می آید که وقتی بزرگترین شرکت حفاری ساحلی جهان و بزرگترین کشور جهان ازلحاظ تکنولوژی و اقتصادی بر سر یک حادثه نفتی که موضوع جدیدی نیست اینچنین درمانده می شوند، آیا می توان به روند موجود توسعه ادامه داد و کره زمین را به امید توانمندیهای تکنولوژیک بشر در اختیار فن سالاران و شرکتهای بزرگ اقتصادی قرار داد؟ فاجعه بوپال در هند،چرنوبیل در اکراین و دریاچه آرال در قزاقستان از جمله نمونه های پرشماری هستند که در تاریخ توسعه بشر و در حافظه زیستکره ثبت شده اند ولی به نظر می رسد ما هنوز درسهای لازم را از آنها نگرفته ایم. اما حالا پس از خلیج مکزیک پنبه ها از گوشها درآمده و سبزها با قوت و قدرت بیشتر می توانند درمقابل فعالیتها و طرحهای ناسازگار با محیط زیست بایستند. پیام این است:"ما برای مقابله با بحرانهای زیست محیطی که می آفرینیم بسیار ناتوان تر از آنیم که می اندیشیم".

۰۳ مرداد ۱۳۸۹

گرما و افزایش مصرف
مصرف برق تابستان امسال، پارسال و چندسال پیش را محاسبه کنید. نمی خواهم از خسارتهای گرما به کشاورزی،مرتع، فضای سبز و تنوع زیستی بگویم. با کاهش راندمان کار که ناشی از موج گرماست هم کاری ندارم. می خواهم فقط به افزایش مصرف برق ناشی از گرما اشاره کنم.افزایش مصرف برق ناشی از گرما را ببینید و تفاوت قیمت آن را در سطح ملی مقایسه کنید- البته چون آماری در دست نیست ناچارید فقط این تفاوت را حدس بزنید- و ببینید چه رقمی خواهد شد.
سالهاست که درمورد آنچه برای جلوگیری از گرم شدن زمین و حفظ اقلیم باید انجام دهیم چرتکه می اندازیم و خست به خرج می دهیم ولی حالا باید چندبرابر آن هزینه را به طور غیرمستقیم بپردازیم. هزینه های افزایش مصرف برق را در کنار خسارتهای ناشی از قطع برق در بخش تولید و خدمات بگذارید تا مطمئن شوید که طبیعت با ما شوخی ندارد حتی اگر ما آن را جدی نگیریم.

۲۷ تیر ۱۳۸۹

روز یاکریم
امروز صبح شاهد دو صحنه درمورد یاکریم بودم. با یاکریم که آشنا هستید؛ پرنده های آرام شهری شده ای که در اصفهان به" پاختر" معروفند وگاهی هم به اشتباه به آنها فاخته می گویند. صحنه اول در خیابان بود، اول صبح که منتظر تاکسی ایستاده بودم، ترمز ناگهانی و صدای بوق یک ماشین در خیابان خلوت توجهم را جلب کرد. یک راننده ترمز کرد تا به دو یاکریم که در خیابان راه می رفتند برخورد نکند و بعد هم برای آنها بوق زد تا از سر راه کنار بروند و ماشینهای دیگر به آنها نزنند. در میان دهها صحنه بی مهری به گیاه و جانور که هرروزمی بینم این صحنه ای امیدوارکننده بود. دومین صحنه،صحنه ای از راز بقا بود که از پنجره اتاق کارم و حدود یک ساعت بعد از صحنه اول بود شاهد آن بودم. یک کلاغ به حاشیه پنجره ساختمان مقابل رفت،یک یاکریم که آنجا نشسته بود پرید و رفت و کلاغ هم تخم یاکریم را برداشت و رفت. جالب این که همه اینها در کمتر از10 ثانیه اتفاق افتاد!بعضی روزها شاهد توالی جالبی از رویدادها هستیم.

۱۶ تیر ۱۳۸۹

آموزه هایی برای کودکان-3
به این عکسها نگاه کنید. اینجا آلمان است،جایی در نزدیکی فرایبورگ.این کودکان با راهنمایی و هدایت مربی شان مشغول اجرای یک کنسرت در کنار یک محل توریستی هستند.یک قلک هم در آنجا گذاشته شده که مردم پس از اجرای کنسرت در آن پول می ریزند. روی کاغذی که در کنار قلک هست نوشته شده: "ما می نوازیم برای"؛و بعد در مورد کار یکNGO در زمینه کمک به کودکان نیازمند در کشورهای جهان سوم توضیح داده شده است. درواقع این اقدام تلاشی به منظور تامین بودجه برای کمک به نیازمندان در بخش دیگری از دنیاست. یک بار این کار را مرور کنید و ببینید چه نکات مثبتی در آن هست.
با انجام این کار:
1- کودکان کار گروهی را تمرین می کنند.
2- فکر کردن به نیازمندان را می آموزند.
3- یاد می گیرند که فقط حرف زدن کافی نیست و باید اقدام کرد.
4- یاد می گیرند که دنیا فقط شهر و کشور آنها نیست و باید جهانی بیندیشند.
5- کمک مالی به اهداف انسان دوستانه را می آموزند و می آموزند که حتی وقتی توان مالی برای کمک ندارند چطور از امکانات اجتماعی در راستای هدفشان استفاده کنند. به عبارتی؛بسیج اجتماعی را می آموزند.
6- اعتماد به نفس شان افزایش پیدا می کند.
7- با دیدن واکنش مردم و ارتباط با جامعه، از لحاظ جامعه شناسی تجربه و دانش کسب می کنند.
اگرچه هدفم از این نوشتار بیشتر تاکید بر نیاز به آموزش فعالیتهای داوطلبانه و کمک مالی به کودکان بود،اما دیدم بد نیست به مزایای دیگر این کار هم اشاره کنم. شما هم می توانید به فراخور دیدگاه و تجارب خود مواردی را به این فهرست اضافه کنید.

۰۸ تیر ۱۳۸۹

آقا و خانم راننده
"هنگام رانندگی مراقب دوچرخه سواران باشید. یادتان باشد دوچرخه سواران هم می توانستند مانند شما یک ماشین سوار باشند و ترافیک و آلودگی ایجاد کنند."
این پیامی است که باید هرروز از صدا و سیما پخش و تکرار شود.

۰۴ تیر ۱۳۸۹

آموزه هایی برای کودکان-2
اگریادتان باشد در
آموزه هایی برای کودکان گفتم بعضی کارها هست که در مدرسه آموزش داده نمی شود و لازم است خودمان به کودکان آموزش دهیم. یکی از آن کارها کتابخوانی است. عادت به مطالعه یکی از ویژگیهای بارز جوامع پیشرفته است(به عنوان نمونه آمار مطالعه در آلمان را قبلا در اینجا آورده ام) که وضعیت آن در کشور ما نیاز به توضیح ندارد. مطالعه به طور عام و کتابخوانی به طور خاص باید تبدیل به یک عادت شود. برای این کار کودکان نیاز به الگو دارند و بهترین الگو پدر و مادر هستند.اگر کودکان پدر و مادرشان را -حداقل چند بار در هفته- در حال مطالعه ببینند آنها هم به مطالعه گرایش پیدا می کنند. یکی از دوستان که این توصیه را به او کرده بودم، آن را اثر بخش توصیف می کرد و توضیح می داد که چطور این کار دو فرزند پرانرژی و بازیگوش او را به مطالعه واداشته است.
خرید کتاب برای کودکان وبه همراه کودکان؛ وجود قفسه هایی از کتاب در خانه ها؛ و صحبت درباره کتاب درجمع بزرگسالان و درحضور کودکان کارهای دیگری هستند که نتایج خوبی به همراه خواهند داشت.

۳۰ خرداد ۱۳۸۹

چهار دلیل برای سد سازی مخرب
مدتی پیش با خودم به دلایل سدسازی بیرویه و مخرب و اصرار برادامه و انجام آن فکر می کردم و به چهار دلیل رسیدم.
1- جمع آوری رای توسط نمایندگان محلی و حفظ و ارتقای پست مقامات حامی سدسازی از سطح محلی تا ملی.
2- افزایش قیمت تصاعدی زمینهایی که بعدا در مسیر خروجی سد قرار می گیرند و دلال بازی و رانت خواری.
3- تامین منافع پیمانکاران و طراحان و...
4- ناآگاهی از اثرات مخرب سد.

۲۶ خرداد ۱۳۸۹

من چه سبزم امروز
امروز بار دیگر یکی از زیباترین کارهای جهان را انجام دادم. درخت کاشتم. یک نهال افرا؛ بدون توجه به گرمای هوا و مناسب بودن یا نبودن فصل. امیدوارم به کهنسالی برسد.
راستی،به نظرم در درختکاری غیر از جنبه های زیست محیطی و روانشناختی نوعی حس فلسفی هم وجود دارد.

۲۳ خرداد ۱۳۸۹

دکترحسينی ابری نویسنده کتاب" زاينده رود از سرچشمه تا تالاب" با این جهان خداحافظی کرد و به سوی "سرچشمه" شتافت.مراسم تشییع او فردا ساعت 9 صبح از مسجد الغدیر دانشگاه اصفهان برگزار می شود.روانش شاد.

۲۲ خرداد ۱۳۸۹

شنیده ام هر روز 2200 نفر بیمار سرطانی در بیمارستان امید اصفهان تحت درمان(شیمی درمانی و ... ) قرار می گیرند.

۲۰ خرداد ۱۳۸۹

ای روستایی ...

این عکس را هم در آستانه سالگرد انتخابات 88 از من داشته باشید.اگر فکرمی کنید با موضوع این وبلاگ بی ارتباط است، شاید بتوانید از طریق بعد اجتماعی توسعه پایدار ارتباطی ایجاد کنید!
نمی دانم این جوان روستایی نبوغ داشته یا ارتباط با منابع خاص سیاسی و یا از کنار جمعی در یک محفل از مابهتران رد می شده و چیزی شنیده!

۱۸ خرداد ۱۳۸۹

۱۶ خرداد ۱۳۸۹

هفته محیط زیست است و ممکن است به این مناسبت من 7مطلب روی وبلاگ بگذارم(شاید هم منت 7 مطلب را سر این مناسبت بگذارم).امیدوارم کارمحیط زیست به چهلم و سال نکشد!

۱۴ خرداد ۱۳۸۹

هدیه تهرانی و محیط زیست

مدتی پیش یکی از دوستان که برای تماشای دشت لاله واژگون به گلستانکوه رفته بود می گفت خانم هدیه تهرانی را دیده است که با کیسه ای در دست مشغول جمع کردن زباله هایی بوده که مردم در محل ریخته بودند. فارغ از تحلیلهایی که رسم است بر اینگونه کارها گذاشته شود،می خواهم خوشحالی خودم را از این رویداد ابراز کنم و آرزو کنم روزی همه سرشناسان حوزه فرهنگ و ادب و هنر از موقعیت و توانشان برای همه گیری و نهادینه کردن فرهنگ محیط زیست استفاده کنند.
سعی می کنم درباره گرایش زیست محیطی افراد مشهور،در فرصت مناسب بنویسم.

۱۰ خرداد ۱۳۸۹

باز هم درباره سه اثر
در معرفی
سه اثر برای شما دو کتاب و یک فیلم را معرفی کردم و در اینجا می خواهم دوباره اصرار کنم که اگر تاحالا این کار را نکرده اید،حتما کتابها را بخوانید و فیلم را ببینید."زیستن در محیط زیست" را بخوانید تا با دانش اکولوژی آشنا شوید و بنیادی ترین اصول و موضوعات زیست محیطی را بیاموزید و بتوانید ارتباط بسیاری از مسایل را با محیط زیست ببیند و تحلیل کنید. این کتاب نوشته جی تی میلر و ترجمه دکتر مجید مخدوم است که به زبانی ساده و شیوا و با سبکی جذاب نوشته شده و باوجود آن که یک کتاب مرجع در رشته محیط زیست است ولی تقریبا برای همه علاقه مندان قابل فهم است .این کتاب بارها تجدید چاپ شده و از آن کتابهایی است که گذشت زمان نتوانسته از ارزش آن بکاهد. پس از خواندن این کتاب، فیلم "حقیقت ناگوار" ساخته ال گور را ببینید تا با بزرگترین مشکل زیست محیطی قرن حاضر و ابعاد آن آشنا شوید. در این فیلم در اطلاعات مفید و مهم مرتبط با گرم شدن زمین که یک متخصص و سیاستمدار آمریکایی- ال گور- به آن دسترسی داشته شریک خواهید شد؛ و سرانجام کتاب" طرح امید(پلنB2 )آینده و محیط زیست "را بخوانید تا یک دید جهانی و به روز درباره مشکلات زیست محیطی جهان پیدا کنید و ببینید ما ساکنان کره زمین در چه وضعیتی هستیم و به کجا می رویم. این کتاب توسط دکتر لستر براون نوشته شده و دکتر حمید طراوتی آن را ترجمه کرده است. اگر تاکنون دید خاصی نسبت به محیط زیست نداشته اید،پس از خواندن و دیدن این سه اثر حتما رابطه شما با محیط زیست تغییرخواهد کرد. خوشبختانه این روزها کتابهای خوب و زیادی درباره موضوعات زیست محیطی در بازار هست ولی برای آنها که وقت یا حوصله مطالعه زیاد را ندارند، این سه اثر بسیار سودمند خواهد بود.

۰۸ خرداد ۱۳۸۹

معرفی یک سایت هواشناسی
سایتهای هواشناسی زیادی در اینترنت وجود دارد ولی پیداکردن یک سایت با مجموعه اطلاعات کامل و پیش بینی های کم خطا زیاد آسان نیست. به همین دلیل در اینجا سایت زیر را به شما معرفی کنم که تا کنون از پیش بینی ها ی آن راضی بوده ام.
www.wunderground.com

۰۶ خرداد ۱۳۸۹

قدردانی
دلم می خواهد در اینجا از دکتر حمید طراوتی تشکر کنم. تا کنون کتابهای زیادی توسط دکتر لستر براون نوشته و توسط موسسه ورلدواچ و بعدها موسسه ارث پالیسی منتشرشده که هریک دریچه ای از آگاهی زیست محیطی را به سوی مردم جهان گشوده است. تقریبا از همان اوایل انتشار این کتابها در ایران از خوانندگان آن بوده ام و نکات زیادی از آنها آموخته ام. من این فرصت را مدیون دکتر طراوتی هستم. کسی که علی رغم حرفه اش که پزشکی است،در زمینه توسعه پایدار و محیط زیست فعالیت زیادی کرده است و شاید بهترین خدمتش به محیط زیست ترجمه همین کتابها به فارسی باشد. جالب آن که در کنفرانس ریو هم با هزینه شخصی شرکت کرده است،یعنی در زمانی که بحث توسعه پایدار تازه در جهان مطرح شد. نمی خواهم شرح حال او را دراینجا بیاورم و البته اطلاع کافی برای انجام این کار را هم ندارم.هدفم بیشتر قدردانی است از کوششهای او در نشر و ترویج آگاهیهای زیست محیطی در جامعه. برای او و همه کسانی که درافزایش آگاهیهای زیست محیطی جامعه می کوشند،آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.

۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۹

گزارشی از همایش ناگفته های سدسازی
همانطور که گفته بودم،همایش "ناگفته های سدسازی" روز چهارشنبه 29اردیبهشت ماه در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار شد.سخنرانان این همایش عبارت بودند از:دکتر مهدی بصیری،دکتر حسین مرادی،مهندس فاطمه ظفرنژاد،مهندس سعید سعادت نیا،مهندس محمود سلطانی،دکتر آهنگ کوثر،مهندس اسفندیار امینی،مهندس عباس محمدی و دکتر احمد خاتون آبادی.علاوه بر افراد نامبرده چند نفر از شرکت کنندگان در بخش میزگرد همایش،نظرات خود را بیان کردند.
بررسی جوانب مختلف موضوع در سخنرانیها،تنوع تخصص و تجارب سخنرانان،استقبال وسیع از همایش،شرکت افراد از بخشهای مختلف دولتی،غیردولتی و دانشگاهی و همچنین حضور تعداد قابل توجهی از فعالان از تهران از نقاط قوتی بود که کیفیت همایش را در سطح بالایی قرارداده بود وباعث شد تا شرکت کنندگان با رضایت همایش را ترک کنند.
به نظر من،حالا دیگر بسیاری از ناگفته های سدسازی گفته شده و از این پس بستر برای رشد تصاعدی و همه گیر شدن بحثهای مربوطه فراهم خواهد بود.اکنون فعالان محیط زیست باید برای ارتقای کمی و کیفی ادبیات و گفتمان ضد سد سازی و سازماندهی تلاشهای شان بکوشند.

۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۹

در حدیث دیگران
اواخرسال 1387 یک گروه آلمانی به اصفهان آمده بودند و مهمان شهرداری بودند. میزبان از آنها نظرشان درباره اصفهان را پرسیده بود و خواسته بود سه مورد از بهترین و سه مورد از بدترین چیزهایی که دیده اند را بگویند. بهترین چیزها همان موارد تکراری شهر تاریخی و زیبا و... بود و بدترین موارد ترافیک،آلودگی هوا،و شلوغی و ازدحام در شهر. آنها واقعا از ترافیک و وضع رانندگی و شلوغی اصفهان وحشت کرده بودند و آلودگی هوا هم برایشان کاملا قابل احساس وآزاردهنده بود. حسی که آنها درخیابانهای شهراصفهان داشتند احساس ناامنی بود.

۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۹

بازیافت کاغذ
تصویر زیربخشی از صفحه اول یک کتاب است که درآمریکا و کانادا چاپ شده و کاغذ آن 100% بازیافتی است.تعداد اینگونه کتابها در جهان رو به افزایش است و گواهی است بر آن که کارهای کوچک ولی مسئولانه ما تا چه اندازه می تواند تاثیرگذار باشد.

۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

همایش "ناگفته های سدسازی" روز چهارشنبه 29اردیبهشت از ساعت 8:30 تا 16 در دانشگاه صنعتی اصفهان برگزار خواهد شد.

۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹

تعريف
توسعه پایدار چیست و چه ویژگیهایی دارد؟ توسعه پایدار در گزارش برانتلند اینگونه تعریف شده است: "توسعه پایدار توسعه ای است كه نیازهای نسل فعلی را بدون به مخاطره افكندن توانایی نسلهای آینده در برآوردن نیازهایشان، برآورده سازد."
این تعریفی ساده ولی کامل از توسعه پایدار است که اصول مهمی از آن استنباط می شود و این اصول می توانند مبنای بسط و عملیاتی کردن آن قرار گیرند.
متخصصان، توسعه پایدار را توسعه ای می دانند كه دارای سه بعد اقتصادی، اجتماعی و اكولوژیكی بوده و همه این جنبه ها را با هم لحاظ می كند. آنها معتفدند كه غفلت از هر یك از این جنبه ها منجر به ناپایداری توسعه شده و آسیبهای جبران ناپذیری را به جامعه تحمیل می كند.

توسعه پایدار به مثلثی تشبیه شده است كه دارای سه رأس(اقتصادی،اجتماعی و اكولوژیكی) است و بدون هر یك از این سه، مثلثی وجود نخواهد داشت.

بنابراین پرهیز از نگرشهای بخشی و مقطعی در توسعه و لحاظ کردن همه جنبه ها باهم و در کنار هم،یکی از الزامات دستیابی به توسعه پایدار است. در زمینه دستیابی به توسعه پایدار دو نکته شایان گفتن است.
اول آن که بنا به گفته متخصصان،توسعه پایدار نه یک مقصد که یک مسیر است. دلیلی که در این زمینه به ذهن من می رسد - و آن را با احتیاط بیان می کنم- وجود اصل نسبیت در پایداری از یکسو و دینامیک بودن خود توسعه و نیز رابطه بین سه مولفه پیش گفته از سوی دیگر است.
و نکته دیگر آن که، متخصصان برای تبدیل توسعه پایدار از یک مفهوم کیفی به واقعیتی کمی و سنجش پذیر، شاخصهایی را پیشنهاد کرده اند که تعداد و نوع آنها در کشورهای مختلف متفاوت است.
در ایران نیز حدود ده سال پیش پروژه ای در این زمینه در دانشگاه تهران تعریف شده بود که از نتیجه نهایی آن اطلاعی ندارم.
تلاش برای ارایه الگوهایی از توسعه پایدار در زمینه های مختلف(از جمله صنعت،كشاورزی،توسعه روستایی، طراحی شهری، مدیریت شهری و خدمات) یکی دیگر از روشهای ترویج توسعه پایدار و دستیابی به آن است که تا کنون در بعضی از نقاط جهان انجام گرفته است.
امروزه پایداری توسعه نه یک انتخاب که یک ضرورت است.ضرورتی که بدون آن توسعه کنونی متزلزل و چشم انداز آینده تاریک خواهد بود.

۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۹

توسعـه پايـدار

می دانم که وجود تعریف و توضیح درباره توسعه پایدار در وبلاگی که این عنوان را برای خود برگزیده ضروری است. بنابراین با پوزش از تاخیری که تا کنون دراین زمینه داشته ام و برای جبران این کاستی،در این نوشتار به این موضوع می پردازم. یادآور می شوم که این نوشته ای نیمه تخصصی با هدف اطلاع رسانی به علاقه مندان به مقوله توسعه پایدار و بازدیدکنندگان این وبلاگ است و نه بیشتر. علاقه مندان به موضوع،برای آگاهی بیشتر و دقیق تر درباره ترمینولوژی توسعه پایدار باید به کتابهای تخصصی در این زمینه مراجعه کنند.
توسعه پایدار کی،چرا و چگونه مطرح شد؟ قسمت اول این نوشته به این پرسشها پاسخ می دهد.

تاريخچه توسعه پایدار
عوارض متعدد و دامنه دار رشد جمعيت و توسعه نامتوازن و شتابانی كه در یک قرن اخير و بويژه پس از جنگ جهانی دوم روی داد موجب نگرانی انديشمندان،دولتمردان و سازمانهای بين المللی شد. در سال ۱۹۶۸ هيات اعزامی از سوئد به سازمان ملل متحد، توجه جامعه بين الملل را به بحران رو به رشد ايجاد شده در محيط زيست جلب كرد و باعث شد تا پس از چهار سال زمينه سازی،اولين كنفرانس سازمان ملل متحد درباره محيط زيست انسانی در سال ۱۹۷۲ در استكهلم برگزار شود.
دستاورد كنفرانس استكهلم،تصويب " بيانيه محيط زيست انسانی" است كه اولين بيانيه مشترك ۱۱۳ كشور درباره محيط زيست انسانی است و خط مشی رفتار زيست محيطی افراد و دولتها را تعيين می كند. دستاورد ديگر اين كنفرانس يك "برنامه كار" وسيع برای جامعه بين الملل به منظور انجام اقدامات فوری زيست محيطی بود.
در دسامبر سال۱۹۸۳ سازمان ملل متحد،با صدورقطعنامه ای كميسيون جهانی محيط زيست و توسعه را به رياست خانم برانتلند،نخست وزير وقت نروژ،تشكيل داد.گزارش اين كميسيون در سال ۱۹۸۷ منتشر شد و حاوی نگرانی های جامعه جهانی از ازدياد شتابان جمعيت، تخريب و تهی شدن سريع منابع،افزايش فقر و به هم خوردن چرخه های طبيعی كره زمين بود. در گزارش ياد شده خانم برانتلند تعريف خود از توسعه پايدار را ارايه كرد. این تعریف بعدها مبنای بسیاری از نوشته ها،پژوهشها و سیاستها در زمینه توسعه پایدار قرار گرفت.
خط فكری موجود درگزارش برانتلند در نهايت منجر به تشكيل اولين كنفرانس جهانی محيط زيست و توسعه سازمان ملل متحد گردید که در سال ۱۹۹۲ در شهر ريودوژانيرو برگزار شد.اين كنفرانس با نام "كنفرانس ريو" يا " اجلاس زمين" هم شناخته می شود. دستاورد مهم اين كنفرانس " دستور كار ۲۱" بود كه پس از مذاكرات نمايندگان ۱۷۲ كشور مستقل شركت كننده به تصويب رسيد.اين دستور كار، راهكارهای توسعه پايدار در زمينه های مختلف را در ۴۰ فصل ارايه می دهد.
۱۰ سال پس از كنفرانس ريو از ۲۶ آگوست تا ۴ سپتامبر ۲۰۰۲ برابر با 4 تا ۱۳ شهريور ۱۳۸۱ دومين گردهمايی بزرگ جهانی با عنوان" اجلاس جهانی توسعه پايدار" در ژوهانسبورگ، پايتخت آفريقای جنوبی برگزار شد.
اجلاس جهانی توسعه پايدار موسوم به اجلاس سران، بزرگترين گردهمايی در ارتباط با محيط زيست بود. ۲۱۳۴۰ نفر شركت كننده ازجمله ۱۰۳ نفر از روسای ۱۰۹كشورهای جهان،يكی از بزرگترين و مهمترين اجلاسهای دهه اخير را تشكيل دادند. نمايندگان سازمانهای دولتی و غيردولتی،بخشهای خصوصی و رهبران بازرگانی، نمايندگان جامعه مدنی و گروهی از انجمنها و جوامع علمی و دانشگاهی گرد هم آمدند تا اصول توسعه پايدار را ترويج كنند.
هدف اصلی اين اجلاس كه در سه سطح سران،وزرا وكارشناسان تشكيل شد،بازبينی تعهدات كشورهای جهان در اجلاس زمين بود. تاكيد اصلی اين كنفرانس بر ۵ موضوع آب ، انرژی ، بهداشت ، كشاورزی و تنوع زيستی بود. در پايان اين اجلاس نيز بيانيه کاری در۱۰ فصل و بيانيه سياسی در ۳۷ بند صادر شد. برنامه کاری اجلاس به مدت حداقل يك دهه برای كليه كشورها لازم الاجراست.

۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

این منظره را ببینید. اینجا شهرستان خوانسار در استان اصفهان است. همانجا که عسل معروفش را می خوریم.


این یکی را هم ببینید. چشم اندازی در همانجا،زیبا نیست؟ سلامت اکوسیستم را زمزمه نمی کند؟
اما این مرتع و کشتزار وباغ ادامه پیدا نمی کند. چرا که راهش "سد" شده است.
علاوه بر مراتع و کشتزارهای تراشیده شده وزمینهایی که به زیر آب خواهد رفت، قسمتی از کوه هم تخریب شده تا سد ساخته شود.
نمی دانم این سد که با این همه تخریب و این همه هزینه در اینجا مستقر می شود چه هنری خواهد داشت،اما می دانم که چشمه بخت و اقبال است برای پیمانکارش.
اینجا علاوه بر ارزشهای اکولوژیک،فرصتی عالی بوده برای گردشگری طبیعی و توسعه پایداراقتصادی برای مردم محل، که متاسفانه حرام شده است.

۰۹ اردیبهشت ۱۳۸۹

آمار جمعیت سال 1388 ایران
جمعيت ايران درسال گذشته، 72 ميليون و 874 هزار و 50 نفر بود.این را ایسنا از قول رييس سازمان ثبت احوال کشور گزارش کرده است.براساس آمار اعلام شده 48/57 درصد جمعيت شهری و52/42 درصد جمعيت روستايی بوده اند.
در سال 88، يک ميليون و 348 هزار و 546 واقعه تولد با نرخ 6/18 درصد در هر هزار نفر، 393 هزار و 514 واقعه فوت با نرخ 6/4 درصد در هر هزار نفر، 890 هزار و 208 واقعه ازدواج با نرخ 6/13 درصد در هر هزار نفر و 125 هزار و 747 واقعه طلاق با نرخ 7/1 در هر هزار نفر در کشور رخ داده است.
در واقع با محاسبه آمار مرگ و میر، حدود یک میلیون جمعیت اضافه در کشور داریم که نیاز به غذا،آب،امنیت،آموزش،بهداشت و ... دارند.

۰۲ اردیبهشت ۱۳۸۹

تاریخچه و تکامل روز زمین
این نوشتار که برگردانی از یک مقاله خارجی نوشته شده توسط لاری وســت(
Larry West) است را در روز زمین تقدیم می کنم به زمین و همه زیستمندانش بویژه انسانهایی که با آن در صلح زندگی می کنند.

روز زمین نامی است که به دو مراسم سالانه متفاوت داده شده که هدفشان افزایش آگاهی درباره مجموعه ای وسیع از موضوعات و مشکلات زیست محیطی و تشویق مردم به انجام اقداماتی شخصی در ارتباط با این موضوعات و مشکلات است. اگرچه این دو رویداد در سال 1970و با فاصله کمی از هم بنیان نهاده شده و از آن زمان به بعد پذیرش عمومی بیشتری یافتند، ولی به غیر از این هدف مشترک، با هم ارتباطی ندارند.
اولین روز زمین
در ایالات متحده روز زمین توسط بیشتر مردم در روز 22 آوریل جشن گرفته می شود،ولی روز زمین دیگری وجود دارد که تقریبا یک ماه زودتر آغاز شده و در در سطح بین المللی گرامی داشته می شود.
اولین بزرگداشت روز زمین، در 21 مارس 1970(اول فروردین 1349) یعنی روز اعتدال بهاری آن سال انجام شد. این روزنتیجه زایش مغزی جان مک کانل یک ناشر روزنامه و فعال اجتماعی پرنفوذ بود که در سال 1969 ایده یک روز تعطیل جهانی به نام روز زمین را در کنفرانس محیط زیست برگزار شده توسط یونسکو مطرح کرد.
او مراسم سالانه ای را پیشنهاد داد تا در آن به مردم زمین مسئولیت مشترک شان درباره پاسداشت محیط زیست را یادآوری کند. او روز اعتدال بهاری را انتخاب کرد چون روز نوشدن است.
درروز اعتدال بهار طول شب و روز در همه جای زمین برابر است. مک کانل معتقد بود روز زمین باید روزی باشد که مردم بتوانند اختلافات خود را کنار گداشته و نیاز مشترکشان به حفظ منابع زمین را به رسمیت بشناسند.
در 26فوریه 1197" یو تانت"، دبیرکل سازمان اعلامیه ای را امضا کرد که می گفت ملل گفت سازمان ملل سالانه روز زمین را در روز اعتدال بهاری جشن خواهدگرفت و درنتیجه به طور رسمی تاریخ مارس را به عنوان روز جهانی زمین تصدیق کرد.
" یو تانت" در بیانات خود در روز زمین در 21 مارس 1971 گفت،" امید است همچنان که سفینه زیبای زمین ما با محموله شکننده حیات سرزنده اش به چرخیدن و دورزدن در فضای بیروح ادامه می دهد،فقط روزهای زمین شاد و صلح آمیز در انتظار آن باشد". سازمان ملل هرسال درست در لحظه اعتدال بهاری با نواختن زنگ صلح درمقر فرماندهی اش در نیویورک روز زمین را بزرگ می دارد.
روز زمین در امریکا
در22 آوریل 1970 یک روز آموزش و عمل گرایی زیست محیطی را در سرتاسر آمریکا برگزار شد که روز زمین نامیده شد. این رویداد توسط گیلورد نلسون سناتور فعال زیست محیطی آمریکا از ایالت ویسکانسین سازماندهی شد. نلسون می خواست به دیگر سیاستمداران آمریکا نشان بدهد که حمایت عمومی گسترده ای برای یک دستورکار با محوریت موضوعات زیست محیطی وجود دارد.
نلسون از دفتر کار سنای خود شروع به سازماندهی مراسم کرد و دو کارمندش را به این کار گماشت، اما بزودی به فضا و افراد بیشتری نیازشد. جان گاردنر،موسس کامن کاوز دفتر خودش را در اختیار گذاشت. نلسون یکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد به نام دنیس هیز را برای هماهنگی فعالیتهای روز زمین برگزید و یکی از دانشجویان داوطلب کالج را به کمک به او فرستاد.
مراسم به طور دیوانه واری موفقیت آمیز بود و جرقه روز زمین را در بسیاری از مدارس،دانشسراها و دانشگاهها و جوامع در سراسر ایلات متحده روشن کرد. در اکتبر 1993 در مقاله ای در مجله میراث آمریکایی اعلام داشت:" ... 22 آوریل 1970، روز زمین ... یکی از مثال زدنی ترین رویدادها در تاریخ دموکراسی ... 20میلیون انسان حمایت خود را نمایش دادند.... سیاست آمریکایی دیگر هرگز دوباره رویداد مشابهی را نخواهد دید."
در پی مراسم روز زمین که نلسون الهام بخش آن بود و در آن توده مردم حمایت خود از قانونگزاری زیست محیطی را نشان دادند،کنگره مانند قوانین حمایت از سرزمینهای بکر، قوانین زیست محیطی زیادی از جمله قانون هوای پاک،قانون آب پاک و قانون آب آشامیدنی سالم را تصویب کرد.آژانس حفاظت محیط زیست آمریکا سه سال پس از روز زمین 1970 ایجاد شد.
نلسون در 1995 به خاطر نقشش در بنیان نهادن روز هوای پاک،افزایش آگاهیهای همگانی زیست محیطی و ترویج اقدام زیست محیطی، مدال آزادی ریاست جمهوری را از پرزیدنت بیل کیلینتون دریافت کرد.
اهمیت کنونی روز زمین
مهم نیست شما روز زمین را کی جشن می گیرید. پیام آن درباره مسئولیت شخصی که همه ما درشعار "جهانی بیندیش،محلی عمل کن" در آن سهیم هستیم،هیچگاه به اندازه امروز بهنگام یا مهم نبوده است.
سیاره ما به دلیل گرم شدن جهانی،جمعیت بیش از حد و دیگر موضوعات بحرانی محیط زیست در خطر است. همه افراد روی کره زمین در این مسئولیت که برای حفظ منابع طبیعی محدود سیاره برای نسلهای بعد هرچه در توان دارند به کار برند،سهیمند.

۲۹ فروردین ۱۳۸۹

جمعیت
می خواهم بحث را شروع کنم و لی نمی دانم از کجا. موضوع،شکرافشانی های رئیس دولت است درباره افزایش جمعیت. مدتهاست که خواسته ام درباره جمعیت در این وبلاگ بنویسم ولی انجام نشده و بیشتر به دو دلیل؛ یکی آن که موضوعات روز پیش آمده و ناچار شده ام درباره آنها بنویسم و دیگر آن که بعد از سه دهه آزمون و خطای ملت و دولت، دیگر عامی ترین افراد جامعه هم متوجه مصائب افزایش جمعیت شده اند.اما،واقعیت این است که باوجود همه اینها به دلیل جایگاه و رتبه بارز افزایش جمعیت در ایجاد مشکلات زیست محیطی جهان- که بی اغراق،مهمترین مشکلات جهان را نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم در پی داشته است- باز مطالبی را در این زمینه آماده کرده بودم تا بتدریج روی وبلاگ بگذارم. حالا،ناچارم پیش از طرح آن مطالب که جنبه مقدماتی داشت،به موضوع پیش آمده بپردازم.
دو،سه سال پیش که دکتر ا. ن گفت جمعیت کشور باید تا 120میلیون افزایش پیدا کند خیلی ها مات و متحیر شده بودند که این بابا چه می گوید و آیا عقل درست و حسابی دارد یا نه. صداهای اعتراض بسرعت بلند شد و بعضی از مقامات از جمله از اعضای تیم او کوشیدند موضوع را ماست مالی و غائله را ختم کنند و البته خیلی زود هم ختم شد. اما همین کافی بود تا بعضی ها به عمق توجه رئیس جمهور وقت به مسایل محیط زیست و منابع طبیعی پی ببرند! حالا پس از گذشت چند سال او دوباره قضیه را مطرح کرد. اما چرا؟! آیا از درک اثرات مخرب،گسترده،دامنه دارو ریشه دار افزایش جمعیت بر حیات یک کشور عاجز است؟آیا کسی به او، او که بر مسند ریاست جمهوری کشوری با چندهزار سال سابقه تمدن و با بیش از یک میلیون کیلومترمربع مساحت و با بیش از 70میلیون نفر جمعیت تکیه زده، نگفته رابطه رشد جمعیت با مشکلات روز جهان چیست؟ آیا واقعا آنقدر کوته فکر است که فکر می کند هر کشوری می تواند بی توجه به تاثیرش از و بر کشورهای دیگر هرچه می خواهد جمعیتش را افزایش دهد؟آیا فکر می کند نظر همه متخصصان،کارشناسان،دانشگاهیان و حتی مدیران دولت خودش باد هواست و او حق دارد در یک لحظه دهانش را باز کند و با 2دقیقه سخنرانی سرنوشت جمعیت کشور در دوران ریاستش بر دولت و تا یک قرن بعد از آن را تغییر بدهد و همه تلاشها وهزینه های ملی و شخصی و انجام شده در کشور را به باد بدهد؟ نه. به نظر من نه،هرگز اینچنین نیست. به نظر من دکتر ا.ن در پس ظاهر ساده لوحش بسیار حساب شده و هدفمند عمل می کند. او می داند که حرف زدن برای او هیچ هزینه ای ندارد و هرچه بگوید و هرچه که بکند لازم نیست به کسی پاسخگو باشد. پـس، حرف مـی زند،وعده می دهد،و ....، بدون آن که بخواهد بابت پاسخگویی درباره پیامدهای آن نگرانی داشته باشد،ولی درعوض سیاستها و مقاصدش را پیش می برد. به نظر من غیر از مسایل شخصیتی او که در این دست کارها دخیل اند- و باید توسط اهل فن تحلیل شوند- سرگرم کردن مردم یکی اهداف مهمی است که در سالهای مسئولیتش- و شاید هم بی مسئولیتی اش- دنبـال کرده است. ببینید! در سال آخـر از دور اول ریــاستش- یعنی نزدیک انتخابات- تازه صداها بلند شد که در این 4 سال بیش از 270 میلیارد دلار پول نفت آمد و رفت و کشور تکان نخورد. حالا هم یارانه ها قرار است هدفمند شود و میلیاردها دلار از این راه نصیب دولت شود. خوب چه بهتر که من و امثال من بنشینیم و راجع به جمعیت- و مسایل مشابه که او هر روز برای مردم تدارک می بیند- یقه خودمان را جر بدهیم. البته شکی نیست که اینگونه افاضات اثرمخرب خود را هرچند هم که محدود، باقی خواهد گذاشت ولی برای کسی که همه چیز را ابزاری برای رسیدن به اهداف و مقاصدش می داند اینها مهم نخواهد بود. سخن آخر که این که از محمود ا.ن گله ای نیست چرا که اینجا کشورهای اروپایی نیست که رئیس جمهورهمه کاره باشد در اینجا انتظار می رود نهادهای کنترل کننده این آقا او را کنترل کنند و سرجای خودش بنشانند- مثل والدین یک بچه شیطان دریک مهمانی- البته اگر متعقد باشند که خطا می رود! درباره افزایش جمعیت باز هم گفتنی دارم.

۲۶ فروردین ۱۳۸۹

افزایش حوادث طبیعی
بر اساس گزارش موسسه ورلدواچ،حوادث طبیعی جهان در سال 2009، پانزده درصد افزایش پیدا کرده و از 750 مورد در سال 2008 به 860 مورد رسید ه است.براساس این گزارش،سال گذشته از لحاظ تعداد حوادث رتبه چهارم در دوره زمانی 1980 تا 2000 را داشته است. کل خسارتهای اقتصادی در سال 2009 حدود 50میلیارد دلار بوده –کمترین مقدار از سال 2001 - که حدود 22 میلیارد از این مبلغ خسارتهای بیمه شده بوده 88درصد از کل خسارتها و 98درصد از خسارتهای بیمه شده خسارتهای ناشی از آب وهوا بوده است.

۲۴ فروردین ۱۳۸۹

سدسازی در چالش
روز 14 مارس،روز جهانی حفاظت از رودخانه ها در برابر سدسازی و مدیریت سازه ای است. سال گذشته برای دومین سال پی در پی این روز در ایران توسط دوستداران محیط زیست گرامی داشته شد.به همین مناسبت در اسفندماه سه همایش از سوی سازمان های مردم نهاد و دانشگاهیان برگزار شد:
همایش اول؛ همایش «رودخانه ها، سدها و زندگی» روز شنبه 22 اسفند ماه 1388 برابر با 13 مارس 2010 از ساعت 8 بامداد تا 12:30 درسالن مرکز رشد فناوری دانشگاه شهید بهشتی، تهران. با 4 سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ
همایش دوم؛همایش «سد، آری یا نه» روز یکشنبه 23 اسفند ماه 1388 برابر با 14 مارس 2010 از ساعت 8 بامداد تا 14 در دانشکده صنعت آب و برق دانشگاه شهید عباسپورتهران، با 3 سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ
وهمایش سوم؛همایش«بررسی تاثیر سدها بر رودخانه ها، بازپس گیری رودخانه ها و حقوق از دست رفته» در روز دوشنبه 24 اسفندماه 1388 برابربا 15 مارس 2010 از ساعت 16تا18، در تنکابن، پارک مادر، سالن ارشاد، با 4 سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ
از سال 1386 تا کنون بیش از 15 همایش در باره اثرات ناسازگار سدسازی در ایران برگزار شده است. امسال هم اولین همایش دراین زمینه قرار است در اواخر اردیبهشت در اصفهان برگزار شود.

۲۳ فروردین ۱۳۸۹

جنبش های موضوعی زیست محیطی
از اوایل پیدایش جنبش های زیست محیطی، جنبش های تخصصی مختلفی در جهان به ظهور رسیدند،مثل جنبش های حفظ طبیعت،جنبش های اکولوژی سیاسی،جنبش های ضد جاده سازی،جنبش های ضد سدسازی و جنبش های مقابله با گرم شدن زمین.

۲۱ فروردین ۱۳۸۹

دسته گلی دیگر
شنیدم که یکی از شرکتهای وابسته به سپاه،مجموعه ی 47 طبقه ای را باکاربریهای اقامتی،تجاری و گردشگری در مقابل بیمارستان شهید چمران اصفهان در دست ساخت دارد. محل این مجموعه در یکی از دومحور خروجی اصلی اصفهان به شرق قرار دارد و در نزدیکی پل تاریخی شهرستان واقع شده است. بخش زیادی از تردد دانشگاه آزاد خوراسگان و تعداد قابل توجهی از روستاهای شرق اصفهان از طریق جاده مجاور این مجموعه انجام می شود. لطفا اگر شما ازاین مجموعه بیشترمی دانید اطلاع رسانی کنید.

۱۶ فروردین ۱۳۸۹

50 طبقه زدگی
یک بار از مرحوم دکتر لطف الله هنرفر شنیدم که شاه عباس دستور داده بوده ارتفاع ساختمانها یی که در اصفهان ساخته می شود نباید بیشتر از ارتفاع بلندترین درختان باشد. انگیزه این دستور می تواند به دو شکل عمده تفسیر شود. یکی این که او که عالی قاپو را ساخته بود، نمی خواسته ساختمانی بلندتر از کاخ او در شهر وجود داشته باشد و دیگر این که می خواسته سیمای اصفهان قدیم -که برخی از شهرسازان آن را یک باغ شهر واقعی می دانند - چیزی باشد با پس زمینه سبز و تعدادی مناره و گنبد زیبا که از لابلای آن بیرون زده است. مفهوم ضمنی دیگری که در این دستور می توان یافت این است که در آن زمان برای ساخت ساختمانهای بلند محدودیت فنی و مالی وجود نداشته و نساختن آن آگاهانه و ارادی بوده است.
امروز اما، شاهدیم که ساختمانهایی بلند – و نه بلندمرتبه- در جای جای شهر ساخته می شود. هنوز بانگ رسوایی برج جهان نما که در جهان پیچیده به پایان نرسیده، مجموعه ساختمانی50 طبقه ای با نام نچسب سیتی سنتر اصفهان در جنوب اصفهان و در مقابل بهارستان دارد ساخته می شود. مثل بسیاری دیگر از پروژه های مسئله دار این مملکت در اینجا هم از سیاست " راه بنداز،جا بنداز" پیروی شده،یعنی اول ساخت و بعد چانه زنی و کانال زنی برای گرفتن موافقت دستگاههای دولتی. نقد این مجموعه بزرگ از دیدگاه شهرسازی،برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار مجالی دیگر می خواهد و کارشناسانی با تخصصهای مرتبط، اما در اینجا به چند مورد اشاره می کنم . نخست؛اصفهان از ابتدا شهر ظرافتها و درایتها بوده اما حالا پس از سالها که پیشگامان توسعه جدید-یعنی غربیها- بحث "کوچک زیباست" را مطرح کرده اند،مـا مانند تازه به دوران رسیدگان فریفتـه سوژه های بزرگ وعظیم و لوکس شده ایم .درواقع سبک معماری"اصفهان سیتی سنتر" هیچ سنخیتی با سبک معماری بومی و اصیل اصفهان ندارد. دوم؛ بنا به گفته خود سازندگان 650هزار مترمربع فقط زیربنای این مجموعه است. حساب کنید تراکم و ازدحامی را که این مجموعه در اصفهان و بویژه در بخش پراردحام جنوبی آن ایجاد خواهد کرد. سوم؛ فشار ترافیکی که این مجموعه به جاده مجاور آن یعنی به ابتدای جاده اصفهان –شیراز وارد می کند. خوبست بدانید که این محور تا یکی دو دهه پیش ترافیک اصفهان- شیراز،اصفهان- مبارکه،و اصفهان شهرضا را تحمل می کرد و بعدها ترافیک دو شهر بهارستان و سپاهان شهر هم به آن اضافه شد و تازه تردد صنایع بزرگی مثل پلی اکریل،مجتمع فولاد،شهرک صنعتی سه راه مبارکه و صنایع دفاع هم به طور کامل یا نسبی از این طریق انجام می شود.
پنجاه طبقه زدگی یکی از دردهای جدیدی است که دارد به جان اصفهان می افتد و اصفهان را ناپایدارتر و شکننده تر از قبل می کند.

۱۵ فروردین ۱۳۸۹

اصفهان
"چه کسی می تواند ادعا کند زیباترین شهر جهان را دیده است بی آن که اصفهان را دیده باشد؟" این جمله را آندره مالرو گفته است.
و من می گویم: چه کسی می تواند بگوید به زیباترین شهر جهان گند زده است اگر به اصفهان گند نزده باشد؟

۱۴ فروردین ۱۳۸۹

پایان نوروز و ...

همه بحثهای موافق و مخالف درباره گذاشتن یا نگذاشتن ماهی بر سر سفره هفت سین به پایان رسید و عمربسیاری از ماهیهای ما نیز!

۱۱ فروردین ۱۳۸۹

فردا سیزده بدر است. شما را به هر چه که دوست دارید زباله درطبیعت باقی نگذارید، به گیاهان آسیب نرسانید،آب را آلوده نکنید... خلاصه،اگروضعیت طبیعت را بهتر از اولش نمی کنید، بدتر هم نکنید و با طبیعت آشتی کنید.

۰۲ فروردین ۱۳۸۹

قنات دو طبقه
قناتها یکی از شگفتیهای ایران باستان هستند که به برکت وجودشان آب و آبادانی در بیابانهای خشک این سرزمین جاری و توزیع یکنواخت تر آبادیهای و روستاها و شهرها در پهنه این مملکت امکان پذیر شد. اگرچه هر قنات در جای خود یک معجزه به حساب می آید اما بعضی از آنها به دلیل ویژگیهای منحصر به فردشان شاهکاری مضاعف هستند. قنات دو طبقه اردستان یکی از نمونه هاست. این قنات تا بخشی از مسیر یک قنات معمولی است و از آن به بعد قنات دیگری نیز به آن پیوسته و با اختلاف ارتفاع در همان مسیر جاری می شود و در پایان مسیر،این دو قنات از دو مظهربا فاصله نسبتا کم ازیکدیگ، بیرون می آیند. این تنها قنات دوطبقه در جهان است و پس از سالهای دراز هنوز آب باغها و زمینهای کشاورزی را تامین می کند. بد نیست اگر گذارتان به حوالی اردستان افتاد سری هم به این قنات بزنید.

پس از پایین رفتن از پله های قنات(تصویر سوم) به سطحی می رسیم که قنات رویی آنجا جاری است(تصویر چهارم) و در همانجا طبقه پایینی قنات مشخص است(تصویر پنجم) و سرانجام مظهر قنات در تصویر آخر دیده می شود.

۲۸ اسفند ۱۳۸۸

Text Color
Text Color

فصل بهار است خیز--- تا به تماشا رویم
تکیه به ایـــام نیست --- تا دگــر آید بهار

.
.
.

به یاد تصنیفی از زنده یاد تاج اصفهانی. البته شعر از سعدی است و وقت بهار و روز بهار هم نوشته اند. به هر حال نوروز، سال نو و بهار بر شما مبارک باد

۲۶ اسفند ۱۳۸۸

پس از خشکی رقت انگیز زاینده رود،دیروز دوباره آب در آن جاری شد.
و چه باشکوه است اصفهان با زاینده رود پرآب.

۲۱ اسفند ۱۳۸۸

آمـوزه هایی برای کودکان
در این عصر آمـوزش که همه چیز از درس مدرسه گرفته تا مهارتهای کامپیـوتری و هنرهای گوناگون را به کودکان می آموزند، جای آموزش بعضی چیزهای مهم خالی است. یکی از آنها کاشتن درخت است. به نظرم مهم است که بعضی کارها را به طور غیر مستقیم به کودکان آموزش داد. دست کودکان را بگیرید و نهال و بیل و آبپاش را بردارید و با هم درخت بکارید. مطمئن باشید که کودک این واقعه را به سان رویدادی مهم در زندگی اش به خاطر خواهد سپرد و همیشه جویای حال آن درخت خواهد بود. این می تواند آغازی باشد برای آشنایی و عشق ورزیدن کودک به طبیعت.

۱۸ اسفند ۱۳۸۸

پیامدهای جدی گرم شدن زمین در راه
تا کنون موارد زیادی به عنوان پیامدهای گرم شدن زمین مطرح شده اند.بعضی از آنها در سطوح محلی و منطقه ای عمل می کنند و بعضی در سطح جهانی. اما یکی از مواردی که کمتر به آن توجه شده تاثیر این پدیده بر ناآرامیهای زمین شناختی است. بتازگی دنشمندان زمین شناس اعلام کرده اند آب شدن یخهای قطبی می تواند موجب ایجاد زلزله،سونامی و فوران آتشفشان شود .
یخ بسیار سنگین است - هر مترمکعب آن یک تن وزن دارد- و یخچالها صفحه های بسیار عظیم یخ هستند. Patrick Wu استاد دانشگاه آلبرتای کانادا در مصاحبه ای با
Canadian Press توضیح می دهد که وقتی یخهای قطبی در سطح گسترده و با حجم و وزن زیاد ذوب می شوند در واقع فشار زیادی از روی پوسته زمین در آن منطقه برداشته می شود و این موجب می شود پوسته زمین حرکتهایی را برای بازگشت به وضعیت قبل از فشار انجام بدهد و این پدیده زلزله هایی را در نقاط مختلف به دنبال خواهد داشت. او این وضعیت را به یک توپ فوتبال تشبیه می کند که با انگشت شست تحت فشار است وبا برداشتن انگشت، توپ به حالت اول بر می گردد. وقتی این توپ زمین باشد بازگشت به حالت اول اگرچه به آرامی ولی حتما اتفاق خواهد افتاد. او می گوید زمین لرزه هایی که امروزه در کانادا رخ می دهند به همین اثر ارتجاعی زمین مربوط می شوند که با پایان دوران یخبندان در 10000 سال قبل آغاز شد. پرفسور وو می گوید این بار، با گرم شدن زمین که تغییر اقلیم و ذوب یخها را سرعت بخشیده انتظار می رود برگشت پذیری پوسته زمین بسیار سریعتر رخ دهد."وو" می گوید ذوب شدن یخهای قطبی هم اکنون هم زلزله و زمین لغزشهای زیادی را ایجاد کرده است که اگرچه توجه زیادی را جلب نکرده اند ولی زنگ خطری برای رویدادهای جدیتر هستند. نظر دانشمندان دیگر هم تایید کننده این است که تغییر در اقلیم زمین می تواند بر تعداد زلزله ها، فوران های آتشفشانی و زمین لغزشهای مخرب کف دریا تاثیر بگذارد.

۱۲ اسفند ۱۳۸۸

نشانه هایی در نزدیکی ما
امسال تغییرات فصلی در اصفهان 5/1 تا 2 ماه زودتر از موعد همیشگی رخ داد. از اوایل سال رسانه ها به نقل از سازمانهای هواشناسی داخل و خارج خبر از سالی سرد می دادند . با اینحال هوا تا دو،سه روز آخر آبان نشانی از پاییز نداشت.پس از آن تا پایان آذر هوا نسبت به سالهای پیش به طور قابل توجهی سرد شد و خیلی ها منتظر زمستانی بسیار سرد بودند.اما برعکس،از دی ماه هوا سرمای زمستان معمولی را هم نداشت و حتی یکی دو بار در بهمن ماه شاهد هوایی با حس و حال شب عید بودیم. اینها حس و تفسیر شخصی من از هوا است ولی نشانه های دیگری که زبان گویای طبیعت هستند نیز ظاهر شدند که خبر از زمستانی زودرس،کوتاه و زودگذر می دادند.
بیرون آمدن بعضی از گونه های خزنده مثل مارمولک ها در دهه اول بهمن در مناطق اطراف اصفهان یکی از این نشانه ها بود که یک دوست طبیعت گرد گزارش می داد و می گفت این اتفاقی است که معمولا در اوایل بهار می افتد. یکی دو هفته بعد شاهد شکفتن گلهای" به ژاپنی" و یاس زرد در شهر اصفهان بودیم که این هم اتفاقی مربوط به دهه سوم اسفند بود. در دهه سوم بهمن بعضی از درختهای میوه شکوفه دادند،یعنی حدود چهل روز زودتراز سالهای پیش.رویداد جالب دیگر مستی مخصوص فصل جفتگیری فاخته ها بود که در نیمه دوم بهمن -اگرچه نه به طورگسترده- قابل مشاهده بود. لانه سازی کلاغها در اواخر بهمن هم مورد دیگری بود که معمولا در اواخر اسفند اتفاق می افتاد ولی امسال از دهه سوم بهمن شروع شد.
در دهه اول اسفند شهر به کلی حس و حال اوایل فروردین را پیدا کرد.گلهای باز شده،درختهای در حال جوانه زدن و ابرهای بهاری از این نشانه ها بودند و بارزتر از همه شاید ورود پرستوها به شهر در بود که من امسال دهم اسفندماه شاهد آن بودم و در سالهای دیگر چندروز مانده به عید دیده می شد. خلاصه، برخلاف آنچه گفته شد بود امسال سال سردی نبود و خدا می داند در سالهایی که قرار است گرم باشد هوا چطورخواهد بود. هشدارهای دانشمندان درباره گرم شدن هوا را جدی نمی گیریم، اما پیامدهای این تغییر در حال وقوع با کسی شوخی ندارند. تغییری که محیط اطراف ما آن را به صد زبان فریاد می کند.

۱۱ اسفند ۱۳۸۸

سکانس یک- پلان یک

به نظر شما مشکل این مرد چیست؟

با همسرش دعوا کرده؟

کسی به او توهین کرده؟

بدهی دارد؟

چی ... ؟
بدتر؟

عزیزی از دست داده؟

پدر؟ مادر؟ همسر؟

نه! فرزند؟!

اما با توجه به ملیتش که از روی صورتش می توان حدس زد، شاید... شاید ...

رئیسش با ترفیع او موافقت نکرده؟ یا او را توبیخ کرده؟
بدتر... ؟

از کار اخراج شده؟

خب. خودتان را زیاد خسته نکنید.
او آکیو تویودا است .رئیس کارخانه تویوتا و این یکی ازعکسهایی است که خبرنگاران هنگام کنفرانس خبری از او گرفته اند. یک عیب فنی در پدال گاز در یکی از خودروهای این کارخانه او و دیگرمدیران کارخانه را اینچنین افسرده و شرمگین کرده است. آنها نگران آسایش مشتریان شان و نگران آبروی خود شان هستند. برای این نقص فنی آنها نگرانند و به همین دلیل دومیلیون و سیصد هزار خودروی فروخته شده را ازسراسر جهان فراخوان کرده اند.

سکانس دو- پلان یک
روی گوشی همراهم یک پیامک می آید با عنوان: " آخرین هشدار ایران خودرو* مالکین 405،پارس،سمند مدل 83،84 که سال 86برای اصلاح سیستم سوخت مراجعه نکرده اند فورا با (شماره تلفن اعلام شده)تماس بگیرن." ( این مربوط به یک سال پیش است که برایم جالب بود و هنوز آن را پاک نکرده ام).
توجه کنید تعداد قابل توجهی خودرو در جاده و خیابان آتش می گیرد و بعد از کلی بحث در رسانه ها و اعتراض مردم و بعضی خسارتهای جانی شرکت خودروساز هشدار می دهد آن هم آخرین هشدار. البته پیام ادامه پیدا نکرده بود ولی حدس زدن ادامه آن دشوار نیست: اگر خودروی خود را به هردلیلی نیاوردید و اصلاح نشد و کسی در خودرو کباب شد و ... دندتان نرم!(یا: مقصر شمایید و ما بی تقصیر)

سکانس دو - پلان دو
یکی از دوستان تابستان امسال یک پژو 405 صندوقدار خرید که 10 لیتر در 100 کیلومتر سوخت مصرف می کند و برای اصلاح آن دربه در به نمایندگی ها و تعمیرگاههای مجاز مراجعه کرد. یکی قطعه نداشت، یکی آچار مخصوص نداشت، یکی هردو را نداشت و...!

سکانس دو- پلان سه
یکی دیگر از دوستان یک پراید نو خرید و ناراحت از عیب آن به تعمیرگاه مجاز رفت و هنوز چیزی نگفته بود که تعمیرکار گفت: اگر وقتی ترمز میگیری ترمز صدا میده و موقع کلاچ گرفتن،کلاچ صدا داره یا هیدرولیک فرمان صدا داره و ... این عادیه و همشون این عیب را دارند.حالا اگر مشکل دیگری داری بگوتا درستش کنم!
این یکی را دیگر خودتان در هر پلان و سکانسی که می خواهید بگذارید. حدود سال 75 یک نفر که برای تحویل گرفتن یک پیکان به کارخانه رفته بود تعریف می کرد که یکی از ماشینهای تحویلی مشکل کلاچ داشت طوری که نمی توانست حرکت کند.

سکانس اضافه!
این مطلب را یکی دو هفته پیش نوشتم و دو روز پیش یه مورد جدید بهش اضافه شد. پژوی یکی از مغازه داران محل امروز آتش گرفته بود.-البته دست دوم خریده بود.

سکانس سه- پلان یک
سال 1389 آغاز شده، قیمت سوخت واقعی شده و یارانه برداشته شده تا مردم اینقدر اسراف نکنند. این فضولی ها که مصرف سوخت خودروی نوی آنها بیشتر از میانگین مصرف سوخت خودروهای روز جهان است و خودروسازی انحصاری و ... به آنها نیامده، بنزین بدون یارانه بزنند تا آدم شوند. بیت:
گنه کرد در بلخ آهنگری - - - به شوشتر زدند گردن مسگری
توضیح:اسراف جامعه در مصرف را انکار نمی کنم ولی ناعادلانه است که جریمه خودروسازی غیراستاندارد و انحصاری را هم مردم بدهند.

سکانس چهار-پلان یک
خودروهای ملی- افتخار ملی ما فقط سوخت بیشتر مصرف نمی کنند، آلاینده های بیشتری هم نسبت به خودروهای خارجی تولید می کنند. حالا اگر هفته هوای پاک شد و آمار تلفات روزانه و بیماریهای قلبی و ریوی ناشی از آلودگی هوا اعلام شد: خب؛ به درک.

نتیجه اخلاقی : خواهش می کنم! مگه کلیله و دمنه بود که دنبال نتیجه می گردین؟!
عکس : یاهو نیوز

۰۴ اسفند ۱۳۸۸

حافظه درحال زوال
این محله قبلا چه شکلی بوده؟ اینجا درخت داشته؟چه درختانی؟ چه پرندگانی
در این ناحیه دیده می شدند؟ آب این صحرا چطور تامین می شده؟ خوراک محلی این شهر چیست یا چه بوده؟ وضع بارندگی این روستا چطور بوده،سیل و خشکسالی هم داشته است؟ در زمان خشکسالی مردم چه می کرده اند؟ چند بار بیماری همه گیر در اینجا آمده بود،چه بیماریهایی؟ وضع سردی و گرمی هوا؟ وحوش از کی کم شدند؟ فاضلاب و زباله چطور دفع می شد؟ سیزده بدر مردم کجا می رفتند؟ چهارشنبه سوری هم بود؟دیگر چه مراسمی؟مصالح ساختمانها از کجا می آمد؟مالکیت این صحرا/جنگل/قنات چگونه بود؟ غذا را چطور نگهداری می کرده اند؟محصولات باغی را چطور؟ آفتهای کشاورزی چه بودند؟حمل و نقل چطورانجام می شد؟ و ...
اینها پرسشهایی ساده است که هرچه پیش تر برویم کمتر برای آنها پاسخی پیدا خواهد شد. مجله هایی را دیده ام به نام "مردم شناسی وفرهنگ عامه ایران"که قبل از انقلاب منتشر می شده. توسط مرکز مردم شناسی وزارت فرهنگ وهنر(و به سردبیری علی بلوکباشی). در این مجله بسیاری از جنبه های زندگی مردم نقاط مخالف ایران مورد بررسی و کنکاش قرار می گرفته است. کتابهایی هم بوده و پایان نامه های رشته های دانشگاهی مربوطه. بعد از آن نمی دام وضعیت چگونه بوده،حتما انتشارات و پژوهشهایی بوده ولی بعید می دانم که انسجام و هدفمندی قبل را داشته باشد. بهرحال در این زمینه ضعف شدید داریم.
به پرسشهای بالا فکر کنید، و صدها پرسش مشابه دیگر؛اینها اطلاعاتی است که باید گردآوری شود و به نظر من همه می توانند در گردآوری اطلاعات قدیمی مشارکت کنند. لازم نیست فقط کارشناسان یا پژوهشگران رشته های خاص این کار را انجام دهند. هنگام بازدید از اقوام،در سرزدن به سالمندان خانواده یا فامیل، در یک سفر تفریحی به روستا مقدار زیادی از این اطلاعات می تواند جمع آوری شود. بخصوص،که حالا به یمن فناوری امکان ضبط صدا و تصویر برای همه وجود دارد.حتی بدون آن و با یک قلم وکاغذ می شود اینها را ثبت کرد. ممکن است تنها یک سوال هم بتواند در زمان مناسب به داده هایی ارزشمند تبدیل شود و بخشی ازحلقه گمشده یک تحقیق را فراهم آورد. متاسفانه ما نه تنها به مطالعه که به نگارش و ثبت وقایع هم عادت نداریم و برای دیدن بهتر این کاستی کافی است این عادت را در توریستهای غربی ببینیم و با خودمان مقایسه کنیم یا نگاهی به سفرنامه جهانگردان خارجی بیندازیم و یا عکسهایی که گرفته اند و حالا تبدیل به اسنادی گرانبها شده اند.
اکنون تاریخ محیط زیست به صورت یک رشته تخصصی در برخی از کشورها تدریس می شود. ما هم می توانیم به صورت آماتوری در گردآوری داده های مورد استفاده در پژوهشها مشارکت کنیم. فقط باید به یاد داشت که زمان به تندی می گذرد و برای ثبت و ضبط اطلاعات افراد سالمند فرصت زیادی نداریم.

۰۱ اسفند ۱۳۸۸

فرهنگ اصفهان
پس از هزار وچند صد سال شهرنشینی اکنون اصفهان از لحاظ فرهنگی به روستاشهری میل می کند.

۲۳ بهمن ۱۳۸۸

داستانِ نوشتن من
دروبلاگ
دوستداران حیوانات و محیط زیست دعوت شده ام تا در بحثی درباره دلایل کم کاری وبلاگ نویس های محیط زیست شرکت کنم. فکر می کنم نیاز به بحث زیادی نداشته باشد. موضوع تقریبا روشن است. وبلاگ نویسهای محیط زیست باید نکته ای نگران کننده یا امیدوارکننده ببینند تا درباره اش بنویسند. درشرایط کنونی با مسایل نگران کننده ای به وسعت همه مساحت ایران؛ شاید بسیاری با خود بیندیشند
"خانه از پای بست ویران است -- خواجه در بند نقش ایوان است" و بنابراین شاید نه مشکلات زیست محیطی برایشان اهمیت گذشته را داشته باشد و نه معدود نکات مثبت موجود بتواند به وجدشان آورد تا آنها را با دیگران درمیان بگذارند. این نظر من درباره دیگران؛ واما درباره خودم با استناد به آمار و زمان نوشته های وبلاگ که شما هم می توانید آن را ببینید موضوع برعکس است. تعداد پستها (نوشتارها) در سال اول17 و در سال دوم 14 و در سال سوم 57 بوده است( جالب است باز هم 57). پس کم کاری در کار نبوده است. حالا این سوال پیش می آید که چرا هنوز می نویسم؟ به این دلایل:
شاید به اندازه دیگران واقع بین نبوده ام.
به قول حافظ:
صوفیان واستند از گرو می همه رخت --- خرقه ماست که در خانه خمار بماند
و یا شاید؛
کار قابل توجه دیگری از دستم برنمی آید.
احساس می کنم نباید بگذارم کورسوی شعله دغدغه های زیست محیطی در این هیاهوها گم شود.
افزایش شدت و تعداد ضربات مهلک برپیکر محیط زیست کشور را می بینم و نمی توانم بی تفاوت بمانم.
و محیط زیست را بستری می دانم که بدون حفظ آن امکان تحقق رویای هیچ ملتی وجود نخواهد داشت.
اما چرا بیشتر نمی نویسم؟ به این دلیل ساده که وقت بیشتری ندارم!
حالا که بحث به اینجا کشید بگذارید دو نکته که قبلا می خواستم بگویم را هم همین جا اضافه کنم. وبلاگ نویسی نوشتن مقاله های علمی و تحقیقی من را به صفر نزدیک کرده ولی با توجه به خنثی بودن اثر این مقالات در ایران، وبلاگ نویسی را ترجیح داده ام. نکته دیگر آنکه چارچوب خاصی برای فضای این وبلاگ مشخص نکرده ام. آمیزه ای از مسایل محلی،ملی و جهانی در چارچوب خبر،گزارش، تحلیل، نقل قول،معرفی، برداشتهای شخصی و گاه توضیحهای علمی کوتاه نوشته های من را تشکیل داده است.
کوتاه نویسی و به روز نویسی و توضیح موضوعات اساسی درباه محیط زیست و توسعه پایدار رهیافتی بوده که برای اثربخشی این وبلاگ به کار گرفته ام. راستش خودم هنوز زیاد راضی نیستم دیگران را نمی دانم. بهرحال کوشیده ام شمعی در یک دشت تاریک روشن کنم و امیدوارم همراه با دیگر شعله ها فانوسی شود.
به قول اقبال: هسـتم اگــر مــی روم.

۱۵ بهمن ۱۳۸۸

فرهنگهای درحال گذار
آخرین کتاب موسسه ورلدواچ، State of the World 2010 (فرهنگهای درحال گذار- از مصرف گرایی تا پایداری) نام دارد.این کتاب می گوید فرهنگ مصرفی موجود کره زمین را تهدید می کند و برای هدایت زمین به مسیری قابل دوام نیاز به جایگزینی آن با یک فرهنگ پایدار است. اولیـــن فصل از این کتاب " ظهور و سقوط فرهنگهای مصرفی" نام دارد. اریک آسادوریان در این بخش از کتاب توضیح می دهد که فرهنگ پرریخت وپاش ما از کجا آمده، ویژگیهای بارز آن چیست و ما درمورد آن چه می توانیم بکنیم. دیگر بخشهای این کتاب عبارتند از:
سنتهای کهنه و نو؛ پایداری:تکلیف تازه آموزش؛ کسب وکار و اقتصاد:مدیریت الویتها؛ نقش دولت در طراحی؛ رسانه:اشاعه پایداری؛ قدرت جنبشهای اجتماعی.
این کتاب به طور رایگان درا
ینجا قابل دانلود است.

۰۷ بهمن ۱۳۸۸

همسایه ناخوانده پل مارنان
آغاز به ساخت یک برج در کنار پل تاریخی مارنان در اصفهان در دو،سه سال اخیر سر و صدای سازمانهای غیردولتی و هواداران محیط زیست و میراث فرهنگی را درآورد.این سر و صداها تا جایی پیش رفت که یکی از نمایندگان اصفهان در مجلس نیز دربرابر آن موضع گرفت و در نماز جمعه از آن انتقاد کرد. مجموعه فشارها شهرداری را زیرفشار قرار داد و موجب توقف ساخت آن- و تاجایی که می دانم- کم کردن یکی دو طبقه از آن شد. چند هفته پیش متوجه از سرگیری ساخت و ساز در این برج شدم.
" چون نیک نظرکردم"، دیدم این بهم ریختگی کشور بعد از انتخابات برای هرکس خوب نبود برای آنهایی که به دنبال غفلت سازمانها و افراد فعال بودند تا بی سر و صدا تخریب کنند و منفعت ببرند خوب بود. صاحبان این برج شاید یکی از این خیل عظیم باشند و "متروکش ها" که پایه سی و سه پل را هدف قرار داده اند ،یکی دیگر.
این چشم اندازی است که" باید" باشد و از قدیم(به شهادت نقاشی های تاریخی) تا چند سال پیش هم چنین بوده است.

و این چشم اندازی است که حالا هست.


این برج مثل خاری در چشم عابر و بیننده باذوق فرو می رود، بویژه آنهایی که اصفهان را متعادل و هماهنگ و چشم نواز دیده اند. شاید در راستای سیاست خصوصی سازی است که زیباییهای عمومی اصفهان هم خصوصی می شود- و شاید زیباییهای ایران. اینها به نظر ساده می آید ولی اثرات عمیق و دامنه داری در جامعه خواهد داشت.در فرهنگ،درسلامت روانی و اجتماعی و در پایداری اقتصاد. "از مایه خوردن" که ویژگی توسعه ناپایدار است فقط مخصوص به منابعی مثل نفت نیست، ذبح چشم اندازهای زیبا -اعم از طبیعی و انسان ساز- نیز یکی دیگر از مصادیق آن است که در دهه های اخیر در ایران بشدت رواج یافته است.

۳۰ دی ۱۳۸۸

صبح روز هوای پاک
دیروز صبح با این پیامک از خواب بیدار شدم.
" نمی دونم در شرایطی که هرروز صبح زیر رگبار پارازیتها چشم از خواب باز می کنیم،روز هوای پاک را باید به شما فعال زیست محیطی گرامی باد بگم؟!!!!"

۲۴ دی ۱۳۸۸

در واکنش به زلزله هائیتی یاهو این لوگو را در صفحه اول خود قرار داد.این کار یاهو را دوست داشتم.

۱۲ دی ۱۳۸۸

Free counter and web stats