۰۳ مهر ۱۳۸۸

خشکی زاینده رود
به نظر من ریختن قبح خشکی زاینده رود خطرناکترین جنبه آن است. دفعه پیش که زاینده رود خشکید (درواقع آن را خشکاندند) برای همه و حتی افراد سالخورده این یک موضوع بی سابقه بود. این بار نوجوانان هم خشکی این رود را می توانند به یاد بیاورند. حالا می توانیم این نگرانی بجا را داشته باشیم که با یکی دوبار دیگر خشکاندن زاینده رود این فکر به مردم القا شود که خشکی زاینده رود موضوعی عادی و طبیعی است. نتیجه گیری مستقیم این امر می تواند این باشد که برای موضوع طبیعی دیگر نیازی به نگرانی و چاره اندیشی نیست! این اتفاقی است که در دو سه دهه اخیر برای بسیاری از موضوعات زیست محیطی دیگر مثل آلودگی هوای تهران و اصفهان، تخریب مراتع،جنگل زدایی و پیشرفت بیابان رخ داده است.
خواستم برخلاف نوشته پیشین، این بار جنبه منفی و به عبارتی مهمترین تهدید موجود در خشکی زاینده رود را یادآوری کنم.

۲۹ شهریور ۱۳۸۸

تزویر زیست محیطی
فرهنگ ریا و تزویرکه ریشه های تاریخی درکشور ما دارد و بازتاب گسترده آن را در ادبیات کلاسیک - و به طور روشن در شعر حافظ - می توان دید،در همه جنبه های حیات فردی واجتماعی ما رسوخ کرده است و محیط زیست هم یکی از این جنبه هاست. چندین سال پیش که با سر و صدای زیاد قرار شد تولید پیکان متوقف شود،دیدیم که پژوآردی به صحنه آمد که همان موتور پیکان بود در اتاق پژو و به دلیل وزن زیاد اتاق و بدنه آن ترکیبی بدتر از پیکان بود. از طرف دیگر تولید وانت پیکان با همان موتور وبا همان مصرف سوخت بالا ادامه پیدا کرد و هنوز هم ادامه دارد. بنابراین همچنان که حافظ می گوید "خواجه در زیر خرقه قدح تا به کی کشی" تولید پیکان هم به زیر خرقه رفت!
نمونه دیگر این تزویر زیست محیطی وانمود کردن به آب داشتن زاینده رود بود. زاینده رود قبل از این که در اصفهان کاملا خشک شود، بی آب شده بود و کمتر کسی به این موضوع توجه می کرد.در حالی که در شهر اصفهان احداث چند آب بند بر روی رودخانه باعث شده بود همیشه اصفهان پرآب به نظر برسد،ولی در عمل در بسیاری از مواقع آب بسیارکمی در رودخانه جریان داشت و رودخانه به یک مانداب تبدیل شده بود.کافی بود رودخانه را از شرق اصفهان و موقع خروج از شهر دنبال کنیم ویا حتی از روی پل قدیربه آن نگاه کنیم تا ببینیم که آب در آن جریان ندارد و این موضوع بخصوص در زمانی که قرار نبود کشاورزان پایین دست اصفهان مزارع شان را آبیاری کنند کاملا مشخص بود.در این زمان آنچه در قسمت پایین دست زاینده رود جاری بود عبارت بود از جریان پساب و گاه فاضلاب خروجی از تصفیه خانه اصفهان که بتدریج فاضلاب بهارستان و بعد هم مقداری زهابهای کشاورزی به آن وارد می شد.
مانند این موارد کم نیست،اما این مورد خاص را به این دلیل عنوان کردم که بگویم خشکی رودخانه باوجود همه بدیها یک مزیت بزرگ هم داشت و آن آشکار شدن دردی بود که همیشه با تظاهر پنهان می ماند و نه تنها کسی به دنبال درمان آن نبود که با احداث و توسعه صنایع متکی به آب زاینده رود و یا انتقال آب به مناطقی که هیچ حقی از آب آن نداشتند،نمک به زخم این رود می پاشیدند. بنابراین خشک شدن زاینده رود در شهر اصفهان آن هم برای دومین بار دردهای دل زاینده رود و حوضه آبریز آن را بیرون ریخت.

۲۲ شهریور ۱۳۸۸

سایت خبری سلام امروز خبر از آزادی دکتر محمدعلی دادخواه داده است. امیدوارم این خبر درست باشد و این دوستدار میراث فرهنگی و طبیعی بزودی به آغوش جامعه برگردد.

۱۶ شهریور ۱۳۸۸

متروی اصفهان ومقصرین
در اخبار آمده است که حمید بقایی،رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از اعزام هیئت کارشناسی برای بررسی آخرین وضعیت سی‌و‌سه پل در پی حفر اشتباه تونل مترو خبر داده و گفته در صورت ارایه گزارش نهایی این تیم کارشناسی اگر مسئولان مترو مقصر شناخته شوند حتماً از آنها شکایت می‌کنیم و موضوع را در مراجع قضایی پیگیری خواهیم کرد.
حال با توجه با اینکه آقای بختیار استاندار اصفهان خودش رئیس شورای سازمان قطار شهری اصفهان بوده و حالا هم وزیر دادگستری می شود، به نظر شما وزیر جدید دادگستری چه حکمی در محکومیت خودش و دیگر مسئولان این سازمان صادر خواهد کرد؟!!

۱۱ شهریور ۱۳۸۸

آخرزمان
تصویری که در روزهای پس از انتخابات در "این خاک تشنه آب است و آبرو... " دیدم عمیقا من را تحت تاثیر قرار داد.تصویری بسیار رمزآلود از زاینده رود که در آن به جای آب مردم و به جای طراوت آتش و دود جاری بود. تصویری که داستان مکبث را برایم تداعی می کرد. اما امروز تصاویری دیگر دریافت کردم که احساسی تقریبا مشابه را در زمینه ای متفاوت برایم ایجاد کرد. تصویر چرای گوسفندان در زاینده رود با عنوان " گزارش تصویری/ به جای آب، گوسفند در زاینده‌رود جاری شد! " .اگرچه ممکن است خیلی ها موضوع غیرعادی در این عکسها نبینند،اما به نظر من این روزها وقایعی اتفاق می افتد که در خواب هم نمی دیدیم و حتی اگر کسی می گفت در خواب دیده بازهم باورش برایمان دشوار بود. نمی خواهم بگویم "ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد"،چون مدتهاست که آن را دیده ایم و چیز تازه ای نیست. می خواهم بگویم اینها همه شبیه یک فیلم آخرزمانی است.آخرزمان...!

۱۰ شهریور ۱۳۸۸

پایه های سی و سه پل در کام دستگاه حفار مترو (TBM )

هرچه به مسئولین شهر اصفهان -این تازه به دوران رسیدگان تکنولوژی- گفته شد که مسیر عبور مترو را تغییر دهند گوش ندادند و دهن کجی کردند و امروز هیچکدام از آنها جرات سخن گفتن از فاجعه رخ داده را ندارند.
امروز سایت آفتاب خبر از
تخریب سی و سه پل به دلیل انحراف مترو در اصفهان داد. در بخشی از این خبر آمده است:

"در واگن های حفاری مصالح غیر عادی دیده شده است این منبع آگاه در سازمان قطار شهری اصفهان تصریح کرد: دستگاه TBM مورد استفاده در پروژه مترو شهر اصفهان از نوع EPB بوده که برای حفاری خاک های شهری و نرم ساخته شده است. دستگاه TMB در هر بار عملیات حفاری به طول یک و نیم متر، متوقف می شود و کار رینگ گذاری انجام می شود و سپس حفاری دوباره آغاز می شود. او افزود: در واگن های حمل خاک های حفاری شده، مصالح غیر عادی بتون مانند که به قسمتی از پی یک سازه شباهت داشته دیده شده است که احتمال این قضیه وجود دارد که دستگاه در زمان انحراف با رمپ جنوبی سی و سه پل برخورد کرده و این مصالح، قسمتی از پی سی و سه پل باشد که در صورت صحت داشتن این قضیه و آسیب دیدن پی سی و سه پل، احتمال نشست کردن پل در زمان جاری شدن آب در رودخانه وجود دارد که پی بردن به درستی این احتمال، نیازمند بررسی های بیشتر است. "
و در بخشی دیگر:
" تعطیلی کار در زمان حضور بازرسان سازمان میراث فرهنگی این منبع آگاه در سازمان قطار شهری اصفهان خاطرنشان کرد: در زمان بازدید سازمان میراث فرهنگی از عملیات حفاری مترو، کارگاه به صورت کامل تعطیل شده و به پرسنل گفته می شد که غیر از چند نفر، بقیه سر کار نیایند و حتی به دلیل حضور این بازرسان شماره سگمنت ها را پاک کرده و تاریخ سگمنت ها را تغییر می دادند تا به این بازرسان بگویند این جا کار تعطیل بوده و پیش روی نداریم. "
و در بخش پایانی:
..." دلیل استفاده از عنوان منبع آگاه در این گزارش و درخواست منبع خبر برای فاش نشدن نامش، بخشنامه شهرداری اصفهان به سازمان قطار شهری است که طبق آن، کلیه مسئولین قطار شهری از مصاحبه با رسانه ها منع شده اند. "
Free counter and web stats